دکتر محمد احمدی بافنده

مدرس دانشگاه، کارشناس دریایی،حمل و نقل و امور شهری

عضو انجمن مهندسی دریایی ایران:

دکتر محمد احمدی بافنده | | ۰ نظر


هنوز با دریا آشتی نکرده‌ایم

آقای دکتر همان طور که مستحضر هستید برخی از تحریم‌ها از 30 دی و در راستای توافق ژنو به تعلیق درآمده است که بخش‌هایی از آن، به حمل و نقل دریایی کشور به‌ویژه ناوگان حمل نفت خام صادراتی کشور اشاره دارد. ارزیابی شما از این لغو  و تعلیق تحریم‌ها چیست؟

اینکه تیمی سیاسی در کشور دارند زحمت می‌کشند تا موضوع  تحریم‌ها را کمرنگ کنند، جای تشکر دارد. اما اینکه دلمان خوش باشد اروپایی‌ها و امریکایی‌ها از تحریم و اذیت و آزار ما دست برمی‌دارند، به قول حضرت امام یک خوش‌باوری بیهوده است؛ چرا که ایشان می‌گفتند هر وقت اروپایی‌ها و امریکایی‌ها از شما تعریف کردند، بدانید که یک جای کارتان ایرادی دارد. قطعاً آنها تا ما را به طور کامل از اعتقادات‌مان جدا نکنند، دست برنخواهند داشت. لذا نباید خیلی خوش‌بین باشیم که با ما کنار آمده‌اند و ما هم می‌توانیم خیال‌مان راحت باشد که مشکلی نخواهیم داشت. به قول فرمانده سابق کل سپاه جناب دکتررضایی، ایران در طول تاریخ یا سلطه‌گر بوده یا سلطه‌پذیر. ما به خاطر موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی که داریم، هیچ وقت  به حال خودمان  رها نخواهیم شد. پس اگر قرار است روزی تحریم‌ها برای ما کمرنگ شود، بهتر است  آن‌چنان در کشورمان برنامه‌ریزی کنیم که دیگر هیچ تحریمی بر ما اثرگذار نباشد. اگر ما در نیروی نظامی مورد تحریم قرار بگیریم که سال‌هاست قرار گرفته‌ایم قاعدتاً باید از پا می‌افتادیم و در جنگ، تسلیم عراقی‌ها می‌شدیم. ولی سربلند از جنگ بیرون آمدیم، چون فهمیدیم هر ارتشی در دنیا اگر بخواهد مستقل عمل کند، مورد حمایت هیچ کس قرار نمی‌گیرد. همه ارتش‌های دنیا در طول تاریخ مثل ارتش ویتنام، چین و سایر کشورها وقتی مورد فشار قرار گرفتند، به زانو درآمدند و با ابرقدرت‌ها کنار آمدند. تنها کشوری که کنار نیامد، نظام جمهوری اسلامی بود. بنابراین ما باید از دفاع مقدس‌مان یاد بگیریم که آن‌چنان در مسائل اقتصادی قدرتمند شویم تا  هیچ تحریمی بر ما سازگار نباشد. به همین خاطر پاسخ سئوال شما روشن است؛ ما اگر فرصتی پیدا کردیم، باید چنان از این فرصت استفاده کنیم و کمرمان را ببندیم که تحریمی بر ما اثر نگذارد.

بخش دریایی کشور باید چگونه از این فرصت استفاده کند؟

چون بخش دریایی در کنار بانک مرکزی مهم‌ترین شاخص تحریم در کشور بوده است، نشان می‌دهد که دریا از دید خارجی‌ها برای اقتصاد ما خیلی مهم و استراتژیک است. حدود 49 درصد از اقتصاد و ظرفیت کشور ما به بخش دریا وابسته است. ولی آیا 49 درصد از تفکر سیاسیون  و  اقتصادیون  و ظرفیت‌های صنعتی کشور معطوف به دریاست؟ قطعاً نیست. همین شکافی که بین اعتقادات سیاسی به دریا  و وابستگی ما به دریا وجود دارد، باعث همان آسیبی می‌شود که ما در تحریم‌ها  همیشه با آن مواجه بوده‌ایم.  اروپایی‌ها هم این را خوب فهمیده‌اند و هر وقت می‌خواهند به ما فشار بیاورند، از طریق دریا می‌خواهند ما را به زانو دربیاورند. ما هم به دریا وابسته‌ایم، ولی خوب بود و خوب خواهد شد که ما در این تحریم‌ها  چنان قدرتمند شویم که تحریمی در بخش دریا نتواند بر ما اثرگذار شود.

ٱیا تاکنون برنامه‌ریزی لازم از سوی ارگان‌ها برای استفاده از این فرصت‌ها صورت گرفته یا از آن غفلت کرده‌اند؟

قطعاً غفلت کرده‌اند. ارگان‌های دریایی در کشور ما شامل یک سری افراد متخصص است که صدایشان به گوش هیچ کس نمی‌رسد. معمولاً هم وقتی گوش شنوایی برای فریاد و استغاثه دریایی‌ها وجود نداشته باشد، ما همیشه آسیب خواهیم دید. البته ارگان‌هایی مثل انجمن مهندسی دریایی و سازمان بنادر و دریانوردی سعی خودشان را می‌کنند و مثلاً وزیر را دعوت می‌کنند که در افتتاحیه‌ای یا اختتامیه‌ای سخنرانی کنند. دوستان محترم وزیر هم می‌گردند و مقاله‌ای پیدا می‌کنند تا عرصه از صحبت‌هایشان خالی نباشد. ولی واقعاً این وزرای محترم که در این سال‌ها وارد عرصه دریا شده‌اند و سخنرانی کرده‌اند، به همان اندازه‌ای که لازم بوده است به  عرصه دریا توجه کرده‌اند؟ قطعاً اینگونه نیست.

به اعتقاد جنابعالی در حال حاضر پاشنه آشیل و نقطه ضعف  بخش دریایی و بندری کشور چیست که استفاده بهینه  از این بخش را دشوار می‌کند؟

یک بندر برای اینکه بتواند نقش خودش را به خوبی ایفا کند، باید دو کار اساسی انجام دهد؛ اول، ظرفیت پسکرانه خوبی داشته باشد و همچنین بنادر خشک که به عنوان پسکرانه محسوب می‌شوند. دوم اتصال بندر به بهترین شکل به شبکه حمل ونقلی به خصوص شبکه ریلی صورت بگیرد. این شبکه باید به بنادر شمالی  و مرزها هم متصل شود. ما اگر از ظرفیت بنادرمان برای ترانزیت کالای کشورهای همسایه که با خشکی ما ارتباط دارند - استفاده کنیم، درآمدی برابر با درآمد نفت می‌توانیم داشته باشیم.  باید روزی وزارتخانه‌های مسئول مثل وزارت صنایع، وزارت راه و ترابری و حتی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمان‌ها و نهادهایی که به نوعی با دریا و حمل و نقل مرتبط هستند، به تفکر کریدور جنوب- شمال برسند. البته بعضی‌ها فکر می‌کنند  این کریدور یعنی یک کانال آب بزنیم، در صورتی که کریدور یعنی یک جریان مواد ایجاد کردن بین شمال و جنوب از طریق شبکه حمل و نقل که ارزان‌ترین آن در دنیا شبکه ریلی است و متاسفانه در کشور ما این‌گونه نیست. اگر قرار باشد که ما پاشنه آشیل‌مان را شناسایی کنیم، کافی است یک مقایسه ساده  با بنادر امارات انجام دهیم؛ تقریباً 2 درصد از میلیون‌ها کانتینری که در سال  در بنادر امارات و به‌خصوص دبی بارگیری می‌شود، برای تامین نیاز خود دبی استفاده می‌شود. 98 درصد این کانتینرها برای  ترانزیت به کشورهای دیگر  و از جمله ایران است. اما در بنادر ایران 98 درصد کانتینرهایی که تخلیه می‌شود برای نیازهای داخل کشور است و 2 درصد برای ترانزیت استفاده می‌شود. یعنی  تفاوت را احساس می‌کنیم که ما چه پایانه ضعیفی برای ترانزیت هستیم و دبی چه‌قدر در این زمینه قوی است. ما باید کاری کنیم که همه کشورهای حوزه دریای خزر، به‌خصوص همسایه‌های شرقی که  باواسطه و بی‌واسطه جمعیت‌شان چندین برابر جمعیت کشور ما خواهد شد، ترانزیت‌شان از مسیر ما برقرار شود. یعنی حمل با کانتینر و حمل با ریل. این شبکه هم باید به بهترین شکل ممکن به مرزها متصل شود.

آقای دکتر این ضعف‌ها تا چه اندازه به مسائل درون‌بخشی برمی‌گردد؟ یعنی سهم سایر نهادها در شکل‌گیری این وضعیت چه‌قدر است؟

مشکل، تفکر است؛ ما متوجه حاکمیت دریا بر کشورمان نیستیم. دشمن هم همیشه از جایی که حواسمان نیست، به ما ضربه می‌زند. او اساساً نمی‌خواهد ما که کشوری دریاپایه هستیم، تفکرمان دریایی شود. چون آسیب می‌بیند. اگر دشمن بفهمد که ما فهمیده‌ایم نقطه قوت یا ضعف‌مان در این است که به دریا توجه کنیم، از هر ابزاری استفاده خواهد کرد. وقتی آقای سوری شرکت ملی نفتکش را روز‌به‌روز توسعه داد و صدها فروند کشتی قدرتمند حمل نفت خام را در  مجموعه شرکت ملی نفتکش فراهم کرد که حالا اگر این را از داخل کشور تامین می‌کرد، شاید از لحاظ اقتصادی می‌توانست اثرگذار باشد صرف این تفکر باعث شد که ما اکنون بزرگترین بانکرینگ جهان باشیم. یعنی ما توانستیم همین یک میلیون صادرات بشکه نفت‌مان را   با ظرفیت ناوگان خودمان انجام بدهیم. اگر آن زمان آقای سوری این فکر را نمی‌کرد و این کار را انجام نمی‌داد، همین نقطه‌قوتی هم که امروز داریم، از دست می رفت؛ مثل همین بلایی که اکنون برای حمل ال‌پی‌جی و دیگر معیانات گازی و نفتی بر سر ما آمده است. لذا مهم‌ترین بخش، تفکر و توجه به اصل موضوع استفاده بهینه از ظرفیت‌های دریایی کشور است.

به اعتقاد شما بخش دریایی کشور و مشخصاً ناوگان کشتیرانی نیازمند اتخاذ چه تدابیری است تا از این فرصت به‌وجودآمده برای حضور مجدد در بازارهای جهانی بهتر استفاده کند؟

نقطه ضعف ما را کشورهای دیگر که ما را مورد حمله و مخاصمه قرار داده‌اند، خوب متوجه شده‌اند. متاسفانه بحث رفع تحریم یک خوش‌بینی ایجاد کرده و در هر ظرفیتی که قرار است که کار جدیدی در کشور اتفاق بیفتد، مثلاً خرید یا ساخت کشتی حمل گاز مایع، وقتی وارد مذاکره با نهادها می‌شوید، می‌گویند حالا صبر کنید که ببینیم وضع تحریم‌ها چه می‌شود. ما هنوز باید محصول گازمان را به صورت تحویل در مقصد بفروشیم. به عبارتی ما  به جای اینکه یک ظرفیت ناوگان مناسب داشته باشیم که با بیمه و کلاس ایرانی باشد، می‌گوییم اگر تحریم برطرف شد، بگذارید  مثل سابق کشتی‌های خارجی بیایند گاز ما را تحویل بگیرند. چرا نخواهیم که این کار را خودمان انجام دهیم؟ همه ارگان‌ها از بیمه و بانک‌ها گرفته تا ظرفیت‌های بخش خصوصی و نهادها و ارگان‌هایی دولتی باید از این فرصت استفاده کنند و ما را به قدرتی برسانند که دیگر به ما آسیب وارد نشود. یا ما باید از ادعاهایمان پایین بیاییم  و یا اگر بر سر این ادعاها هستیم، الزام دارد که خودمان را در این بخش به طور کامل مجهز کنیم.

عده‌ای از لزوم تشکیل کارگروه تخصصی برای  تعریف فضای کسب  و کار شفاف در بخش دریایی صحبت می‌کنند. یعنی از تدوین یک بسته سیاستگذاری جدید و مواردی چون مقررات‌زدایی در این شرایط سخن می‌گویند. نظر شما در این‌باره چیست؟

از این کارها زیاد صورت گرفته است. در دولت آقای خاتمی و قبل از دولت آقای احمدی‌نژاد این بحث راه‌اندازی در حمایت از صنایع دریایی مطرح بود. خودمان در آن زمان به عنوان یکی از مدیران صنایع دریایی حتی تا مجلس هم رفتیم و راجع به لزوم این صندوق صحبت کردیم. این صندوق هم تشکیل شد، ولی هیچ وقت پولی در آن برای حمایت از صنعت دریایی نبود. مهم‌ترین فرایندی که امروز به عنوان یک نقطه‌ضعف در بخش صنعت دریایی وجود دارد، فرایند مالی و جریان نقدینگی در این صنعت و به‌خصوص در ساخت کشتی و تعمیر و نگهداری آن است. آن‌چنان این بخش خودش را در کشور، غیر اقتصادی نشان می‌دهد  یا می‌خواهند که  غیر اقتصادی نشانش بدهند که  نه ایزایکو علی‌رغم ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری چندهزار میلیارد تومانی‌اش نتوانسته به نقطه اقتصادی برسد و نه شرکت‌های دیگری مثل صدرا  یا تاسیسات دریایی با وجود سرمایه‌گذاری‌هایی که در آنها صورت گرفته و مدیریت‌های خوبی که مثل آقای خبره داشته‌اند، نتوانسته‌اند قد علم کنند؛ هنوز کشتی‌های ایرانی برای تعمیرات‌شان به کشورهای عربی می‌روند. وقتی از ناخدا و مالک کشتی سئوال می‌کنید که چرا کشتی‌تان را به کشورهای عربی می‌برید، به دو سه نکته خیلی ساده اشاره می‌کنند. می‌گویند زمانی که ما در آن جا می‌گذاریم تا کشتی‌مان آماده بهره‌برداری بشود، خیلی کوتاه است، ولی این کار در ایران خیلی طولانی‌مدت انجام می‌شود. دوم اینکه ما از ظرفیت مالی کارگاههای تعمیرات کشتی و  بانک‌های آنجا تسهیلات مالی می‌گیریم. یعنی کار تعمیرات کشتی  را به صورت قسطی انجام می‌دهیم، در حالی که در ایران باید پول را اول بپردازیم تا طرف برود و مواد اولیه بخرد. چون معمولاً کارگاههای تعمیرات کشتی ما فقیرند و اصلاً جریان نقدینگی ندارند. نه کسی از آنها حمایت می‌کند و نه خودشان پولی دارند که این کارها را انجام بدهند. حتی حقوق سر ماه را  هم نمی‌توانند پرداخت کنند. سوم اینکه می‌گویند ما وقتی می‌خواهیم قطعه یا مجموعه‌ای را چه برای کشتی‌های متعلق به بخش‌ دولتی و چه برای کشتی‌های بخش خصوصی، از خارج وارد کنیم، کلی با مشکل مواجه هستیم. مقررات گمرکی، خرید یک قطعه، حمل آن و ترخیص این قطعه کلی وقت ما را می‌‌گیرد. تازه معلوم نیست که آن قطعه به‌دردبخور باشد یا نه. وقتی شما می‌روید جداف دبی را نگاه می‌کنید، تمام شرکت‌های تولیدکننده و پشتیبان قطعات کشتی، دور تا دور این کارگاههای تعمیرات کشتی آماده‌اند. به محض اینکه کشتی  شما دارد تعمیرات اساسی می‌شود، آنکه موتورش کاترپیلار است، کاترپیلار آماده است. می‌آید سر موتور کشتی و می‌گوید الان مشکل این موتور  چیست؟  بعد درجا شروع می‌کند به کار کردن. همه بخش‌هایی که در کشتی هستند، متولی آنها در بخش خشکی حاضر است.  کدوم کارگاه تعمیرات کشتی ما این گونه است؟ من دوره‌ای در صنایع دفاع این کار را کردم. خدا را شکر،آن چنان سر ما شلوغ شد که  تمام کشتی‌هایی که دنبال دبی رفتن بودند، آمدند و در صف کشتی‌های ما ایستادند. حتی من رفتم با بانک ملی بندرعباس صحبت کردم و گفتم هر کشتی که در این جا تعمیرات اساسی می‌شود، شما 10 تومان فاینانس‌اش کنید و به آن وام بدهید. اگر شما این 10 تومان را به ناخدای  لنج و لندی کراف  بدهید، با سرعت بیشتری می‌تواند کشتی‌اش را بیاورد و تعمیرات آن را انجام بدهد. از طرفی ما هم می‌توانیم کلی آدم را شاغل کنیم. در کارگاه تعمیرات کشتی  که اول  200 نفر کارمند داشت، نزدیک به 2000 نفر بصورت پیمانکاری بخش خصوصی کار می‌کردند. همه هم بخش خصوصی بودند. به مالک کشتی گفتیم که تو اصلاً کارگر خودت را بیاور که  مثلاً شات پلاست کند؛ کارگر خودت را بیاور که  موتور شافت و پروانه را باز و بسته کند. اصلاً نمی‌گوییم که از آدم‌های ما استفاده کن. تو کرایه همین کشتی‌ات را بده که دارد در تعمیرات اساسی ما کار تعمیرات زیر آبی‌اش انجام می‌شود. آن موقع بیمه ایران حاضر نبود کشتی‌های ایرانی را بیمه کند. می‌گفت اگر کشتی توی آب رفت، چه کارش کنیم؟ ما هم می‌گفتیم کشتی مشخصات و برگه و تشکیلات دارد، نمی‌تواند بدون تایید شدن مدارکش در جایی از دنیا پهلوگیری کند. کشتی اصلاً  نمی‌تواند گم شود، مگر اینکه مشکل پیدا کند. یعنی ما این قدر از تفکر دریایی فاصله داریم که نه بانک‌ها و بیمه‌هایمان و نه ظرفیت داخل کشور حاضر به توجه به موضوعات دریایی نیستند. به این دلیل که درگیر تهران و کلانشهرها و بحث‌های داخل صنعت خودرو و این گونه مسائل هستیم.

پیشنهاد شما به ارگان‌های دریایی و زمامداران بنادر و  مدیران تصمیم‌گیر کشور چیست؟

ما هنوز با دریا آشتی نکرده‌ایم. یعنی دریا را احساس نکرده‌ایم. تهرانی‌ها  که یکی از بزرگترین تفریحاتشان  سفر به استان مازندران و استفاده از ظرفیت دریایی این استان است، کارهای کوچکی  کرده‌اند. مثلاً  4 تا جت‌اسکی و  چند تا شناور خریده‌اند. ولی آیا دریا فقط همین قدر ظرفیت دارد؟  ما باید به دریا عادت کنیم. باید از دریا لذت ببریم و احساس کنیم که می‌توانیم از آن پول دربیاوریم. یعنی می‌توانیم به دریا به عنوان یک ظرفیت اقتصادی نگاه کنیم. وقتی ما با استانداران استان‌های ساحلی صحبت می‌کنیم و می‌گوییم ظرفیت سرمایه‌گذاری و اقتصادی شما در استان چیست، دوستی که استاندار است از پنجره پشتی‌اش دریا پیداست، اما معمولاً  تنها چیزی که راجع به آن صحبت نمی‌کند، دریاست. می‌گوید بله، ما می‌توانیم فلان سرمایه‌گذاری را انجام بدهیم، اما به این نگاه نمی‌کند که دریا یعنی سرمایه. در حال حاضر ما در کیش چه استفاد‌ه‌ای از دریا می‌کنیم؟ یا از دریای قشم چه استفاده‌ای می‌‌کنیم؟ ما چند مسابقات خارج از ساحل دریایی راه‌اندازی کرده‌ایم؟ الان ماشین‌های گرانقیمتی که در کشور هستند، کجا را دارند که با سرعت بالا رانندگی کنند؟ ولی اگر مسابقات خارج از ساحل بگذارید و نهایت سرعت را هم برایش تعیین کنید، در کدام دریا کسی می‌تواند جلو شما را بگیرد؟  چر ایرانی‌ها باید بروند در مسابقات خارج از ساحل کشور امارات ، که کل جمعیت مقیمش 500 هزار نفر هم نیست ،  شرکت کنند؟ ما در شمال و جنوب کشور یکی از بهترین ساحل‌های دنیا را داریم، ولی چه‌قدر از ظرفیت آنها استفاده کرده‌ایم؟ چند نفر از ما دریانورد و قایق‌سوار خوبی هستیم؟ چنداسکله قابل استفاده برای کشتی های خصوصی و تفریحی در کشور وجود دارد؟ چرا مردم برای تفریحات دریایی باید  به کشورهای ترکیه و مالزی و امارات بروند؟ خاک ایران را از سواحل خلیج فارس و عمان می‌بریم و با افتخار به امارات می‌فروشیم. در آن جا با خاک ایران جزایر مصنوعی(پالم) درست می‌کنند و ایرانی‌ها می‌روند روی خاکی که  مال ایران است، خانه می‌خرند تا بگویند ما مقیم امارات هستیم. این جای شگفتی دارد و حقارت‌آمیز است که ما این قدر به آب و خاک خودمان کم‌لطفیم و نمی‌توانیم از ظرفیت‌های دریایی‌مان استفاده کنیم.

  • دکتر محمد احمدی بافنده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی